یک آشنایی کوتاه با نقاشی جیغ
پیش از اینکه به سراغ مسیری که مونک در آنجا نقاشی جیغ را الهام گرفت و سپس آن را به تصویر کشید برویم، کمی راجع به این نقاشی اطلاعات کسب کنیم. نقاشی جیغ اثر ادوارد مونک یکی از معروف ترین نقاشی های جهان است. کاملاً واضح است که چرا – بیان آن و نحوه ترسیم درد و اضطراب مرد داخل نقاشی برای همه انسانها قابل درک است. همه ما – حداقل یک بار در زندگی – چنین احساسی داشته ایم. ما نه تنها می‌خواستیم علنی فریاد بزنیم، بلکه احساس می‌کردیم که تمام دنیای اطرافمان در حال ترکیدن و منفجر شدن است. گویا نقاشی جیغ نمادی از وضعیت انسان مدرن است، گمشده، تحت فشار و تهدید شده توسط جهان و افکار خود. ادوارد مونک چهار نسخه از این نقاشی را به صورت نقاشی و پاستل خلق کرد. این اثر یکی از مشهورترین نقاشی های جهان است.
یکی از این نسخه ها در گالری ملی در اسلو قرار دارد. دو نسخه دیگر این اثر در موزه مونک نگهداری می شود. نسخه چهارم هم که در سال 1895 کشیده شده است، به قیمت 119,922,600 دلار در حراج امپرسیونیست و هنر مدرن ساتبی در 2 می 2012 فروخته شد.
چگونه این نقاشی به مونک الهام شد؟
مونک در دفتر خاطرات خود در 22 ژانویه 1892 نوشته ات که چگونه این نقاشی به او الهام شده است:
یک روز عصر داشتم در مسیری قدم می زدم، شهر در یک طرف و آبدره زیر آن قرار داشت. احساس خستگی و بیماری می کردم. ایستادم و به بالای آبدره نگاه کردم – خورشید در حال غروب بود و ابرها به رنگ قرمز خون در آمدند. حس کردم فریادی از طبیعت می گذرد. به نظرم رسید که صدای جیغ را شنیدم. من این تصویر را نقاشی کردم، ابرها را به عنوان خون واقعی نقاشی کردم، رنگ جیغ. حاصل شد نقاشی جیغ.
این خاطره بعداً توسط مونک به شعر درآمد و او آن را با دست روی قاب نسخه پاستلی که در سال 1895 کشیده بود نقاشی کرد:
نوشته انگلیسی آن شعر به این صورت است:
I was walking along the road with two friends – the sun was setting – suddenly the sky turned blood red – I paused, feeling exhausted, and leaned on the fence – there was blood and tongues of fire above the blue-black fjord and the city – my friends walked on, and I stood there trembling with anxiety – and I sensed an infinite scream passing through nature.
که ترجمه این شعر میشود:
من با دو دوست در امتداد جاده قدم می زدم – خورشید در حال غروب بود – ناگهان آسمان قرمز خون شد – مکث کردم، احساس خستگی کردم و به حصار تکیه دادم – خون و زبانه های آتش بالای آبدره‌ی آبی-سیاه و بالای شهر بود. – دوستانم راه افتادند، و من از شدت اضطراب همانجا ایستادم – و احساس کردم یک فریاد بی نهایت از طبیعت عبور می کند.
خیابان پر رمز و راز نقاشی جیغ مونک کجاست؟
این جاده که مونک در شعرش به آن اشاره کرده است در واقعیت هنوز هم وجود دارد. محل این نقاشی منظره ای در کنار جاده ای به نام Valhallveien در تپه ای بالای اسلو است. این تپه به تپه ایکبرگ معروف است. این جاده مکانی محبوب برای بازدید شهروندان اسلو از شهر بود. منظره و نرده ای شبیه به نقاشی.
اگر از این نوشته خوشتون اومد، پیشنهاد میکنیم که نوشته 5 راز هنری مخفی در سریال squid game رو هم بخونید.